در علم تاریخ مثلی داریم که هر خاندان هر چقدر بر کشوری ظلم کرده باشد باز هم یک نفر از خاندان است که باهمه فرق دارد و گل سرسبد انان است نمونه اش عمربن عبدلعزیز خلیفه اموی یا شاهرخ تیموری و این اخریشان عباس میرزای قاجار .اگر عباس میرزا را سلحشورترین و بالیاقت ترین قاجار بنامیم اشتباه نکردیم .
عباس میرزا تنها کسی بود که با دست خالی و حمایت مردم مسلمان ایران بمدت 15 سال در مقابل ارتش بزرگترین امپراطوری زمانه یعنی روسیه تزاری ایستاد و در اخر بدلیل وجود خائنان وطن فروشی مانند میرزا ابولحسن خان ایلچی یا عاصف الدوله مجبور به صلح با روس ها شد.تاریخ گواه است که اگر به لشکر عباس میرزا تجهیزات و قشون کمکی میرساندند شاید کنون دیگر ارس جدا کننده قلب ایران اذربایجان نبود.تصدیق این سخن را میتوان زمانی درک کرد که وقتی ایران و فرانسه با هم متحد شدند و فرانسویان ژنرال گاردن را با تجهیزات به تبریز رساندند عباس میرزا توانست به راحتی روس هارا شکست داده و سیسیانف را بقتل برساند....
اما افسوس که زمانه بر ایران و عباس میرزا وفا نداشت و او در سن44سالگی در سال1212 هجری شمسی در مشهدالرضا کالبد بدن را از جواهر روح خالی کرد و ایران را از داشتن یک پادشاه سلحشور و عادل محروم نمود.
وبقول میرزای فراهانی:
خدا نخواست که جهان در عهد جهانداری او زنده و نازنده شود!